اسب کاسپین

اسبچه خزر

اسب کاسپین

اسبچه خزر

اسب کاسپین

شاید به جرات بتوان گفت اسبچه خزر تنها اسب کوچکی است که تمام پتانسل های یک اسب بزرگ را دارد که خداوند در سرزمین بزرگ ایران به ودیعه گذاشته است . روی سخنم با شماست که میتوانید با برنامه ریزی مناسب چه در زمینه پرورش و هم در بخش آموزش سوارکاری به تمام نونهالان کشورمان امکاناتی را فراهم کنید که این امر می تواند در سطح آموزش و پرورش نیز گسترده شود و تمام فرزندان این مرز و بوم حتی برای یک دوره کوتاه از لذت سوارکاری بهره مند گردند .
انشاالله

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «caspian horse» ثبت شده است

۰۱مرداد

 

کمیته دامپزشکی فدراسیون سوارکاری به اطلاع میرساند که مرجع اصلی و قانونی رسیدگی به بهداشت و بیماریهای واگیردار اسب در کشور سازمان دامپزشکی کل کشور میباشد. فدراسیون سوارکاری از طریق کمیته دامپزشکی خود ارتباط و همکاری تنگاتنگی با سازمان دامپزشکی دارد و یکی از بازوهای اجرایی سازمان دامپزشکی در زمینه گزارش ، مبارزه و کنترل بیماری های همه گیر می باشد.

اطلاع رسانی رسمی در خصوص وقوع بیماری و تائید شیوع آن در حوزه مسئولیت های سازمان دامپزشکی کل کشور و کمیته دامپزشکی فدراسیون است و هرگونه تداخل از جمله اطلاع رسانی غیر واقع و یا غیر مرتبط از سوی بخش خصوصی و افراد غیر مسئول نه تنها از نظر قانونی قابل پذیرش نیست بلکه گاهاً موجب انتشار شایعات و اطلاعات نادرست , و  متشنج نمودن  اذهان عمومی  می گردد.

با توجه به وقایع اخیر در یکی از باشگاه های حوزه شمیرانات تهران , دفتر مبارزه با بیماریهای اسب سازمان دامپزشکی و کارشناسان دفتر مبارزه اداره کل استان تهران درحال رسبدگی و بررسی می باشند ولیکن تصمیم گیری نهایی منوط به نتایج آزمایشات تکمیلی  خواهد بود .

لذا تا مشخص شدن نتایج نهایی هرگونه تردد و جابجایی اسب و تک سمیان در محدوده لواسانات ممنوع اعلام گردیده است.

شایان ذکر است بمحض مشخص شدن عامل بیماری , اطلاع رسانی کافی از سوی سازمان و کمیته دامپزشکی فدراسیون درخصوص آشنائی با بیماری، نحوه مبارزه ، پیشگیری ، واکسیناسیون و رعایت شرایط بهداشتی لازمه صورت خواهد گرفت.

حسین صادقی
۰۱مرداد

 

به گزارش روابط عمومی فدراسیون سوارکاری ، دبیر هیات سوارکاری استان قزوین گفت:در هفدهمین دوره مسابقات جام زنده یاد سرهنگ نشاطی، سورن احسانی فاخر و محمد حسین ژاله با حضوری مقتدرانه، قهرمانی و نائب قهرمانی این دوره از رقابت ها را از آن خود کردند.
نونهالان قزوینی در مسابقات پرش با اسب جام نشاطی، شگفتی آفرین شدند
علیرضا خدابنده لو گفت: در اولین روز این دوره از رقابت ها که امروز چهارشنبه در باشگاه آزمون تهران در حال برگزاری است، در رده ی نونهالان سورن احسانی فاخر با اسب سکرت از باشگاه مهرآریا به مقام قهرمانی رسید و محمدحسین ژاله با اسب دوناریو از باشگاه ژاله نائب قهرمان جام نشاطی شد.
وی ادامه داد: این جام هرساله از سوی فدراسیون سوارکاری در نکوداشت زنده یاد سرهنگ اسماعیل نشاطی از مربیان برجسته ایران برگزار می شود و سوارکارانی از سراسر کشور در آن شرکت می کنند.
خدابنده لو خاطرنشان ساخت: در این دوره از مسابقات علاوه بر سورکاران قزوینی ورزشکارانی از استان های تهران، البرز، همدان، فارس، اصفهان و آذربایجان غربی نیز حضور داشتند.

حسین صادقی
۰۹اسفند
هیجان حرف اول و آخر زندگی‌اش است؛ انگیزه تمام کارهایش، علاقه‌ای که همیشه مثل سایه همراهش بوده از کودکی تا امروز .همین امروز که ایستاده پای کوره و سندان، زیر سقف بلند یک اصطبل، شانه به شانه یک اسب 550 کیلوگرمی.
رادیو چین - فرناز هاشمی دختر جوانی است که شغلی سخت و غیرمتعارف را برای خودش انتخاب کرده است؛ نعلبندی کسی که برخلاف خیلی از همنوعانش سروکارش با میخ، چکش، پتک و کوره و سندان است.

تنها بانوی نعلبند ایران، زبان اسب هارا خوب می فهمد و تخصصش تعویض نعل های پولادین اسب هاست.

هیجان حرف اول و آخر زندگی‌اش است؛ انگیزه تمام کارهایش، علاقه‌ای که همیشه مثل سایه همراهش بوده از کودکی تا امروز .همین امروز که ایستاده پای کوره و سندان، زیر سقف بلند یک اصطبل، شانه به شانه یک اسب 550 کیلوگرمی.

همین حالا که پیش رویش آتش است و آب؛ آهن است و اسب. بهانه‌ای که باعث شده کاری را انتخاب کند که از نظر خیلی‌ها مردانه است؛ اتفاقی که یک عنوان اختصاصی را برایش به ارمغان آورده؛ تنها بانوی نعلبند ایران! تعجب نکنید؛ فرناز هاشمی را خیلی‌ها به خاطر همین شغل غیرمتعارفی که انتخاب کرده می‌شناسند؛ دخترجوانی که موفقیتش را بیش از هرچیز مدیون جسارت و پشتکار در کارهایش است.

قهرمان 22 ساله گزارش ما عاشق اسب است به قول معروف از بچگی نافش را با سوار کاری بریده‌اند، پس بودنش بین چهاردیواری یک اصطبل کنار یک اسب منتظر تعویض نعل، در باشگاه‌های اسب‌سواری خیلی هم عجیب نیست: «سه ساله بودم که برای اولین بار سوار اسب شدم. در یکی از پارک‌های تهران، پدرم مرا سوار یکی از این اسب‌هایی کرد که صاحبش برای سواری از مردم پول می‌گرفت. وقتی سواری‌ام تمام شد، پدرم از من پرسید: خوب بود؟ من هم درجواب گفتم: نه ...کم بود. همین شد که پدرم فردای آن روز مرا در یک باشگاه اسب‌سواری ثبت‌نام کرد.آن موقع آن قدر کوچک بودم که نمی‌توانستم به تنهایی روی اسب بنشینم. پدرم با یک دست مرا روی اسب نگه می‌داشت و با دست دیگرش اسب را دور زمین هدایت می‌کرد. تا یک ماه هر روز کارمان همین بود.»


از آن روزها تا امروز که فرناز هاشمی از اسب‌سواری به نعلبندی رسیده فاصله زیادی است؛ سال‌هایی پر از تجربه‌های عجیب که نقطه مشترکشان همان هیجانی بوده که همیشه دنبال کرده؛ «همزمان با سوارکاری، 14 سال کاراته را به صورت حرفه‌ای دنبال کردم و چند مقام بین‌المللی به دست آوردم؛ آن سال‌ها نمی‌تواستم سوارکاری را به صورت حرفه‌ای ادامه بدهم چون روزی شش هفت ساعت برای کاراته وقت می‌گذاشتم و تمرین می‌کردم، اما بالاخره تصمیمم را گرفتم و دیدم آن هیجانی را که دنبالش هستم در کاراته پیدا نمی‌کنم؛ به خاطر همین تمرکزم را گذاشتم روی سوارکاری.»

اما چطور گذر فرناز از اسب‌سواری به نعلبندی افتاده؟ جواب این سوال خیلی هم عجیب نیست: «‌با اسب و اسب‌سواری که از بچگی آشنا بودم، به کارهای فنی و آهنگری هم علاقه داشتم، به خاطر همین تصمیم گرفتم این مهارت را یاد بگیرم البته فقط به خاطر این که اگر یک روز اسب داشتم، اسبم را خودم نعل کنم.»

همین علاقه، انگیزه‌ای شد که همزمان با امتحانات پیش‌دانشگاهی‌اش، موضوع را با پدرش مطرح کند و به دنبال استاد نعلبندی باشد که این مهارت را به او بیاموزد: «آن سال با این که کنکور هم داشتم اما وقتی پدرم علاقه‌ام را به این کار دید با پرس وجو از دوستانش، مرا به استاد سازوار که یکی از باسابقه‌ترین نعلبندهای ایران است، معرفی کرد. من همزمان کنکور دادم و با این‌که دوست داشتم در رشته دامپزشکی ادامه تحصیل بدهم، اما گذرم به رشته زیست‌شناسی سلولی مولکولی افتاد،‌ با این حال به خاطر علاقه‌ام به حیوانات تصمیم گرفتم نعلبندی را به صورت حرفه‌ای ادامه بدهم.»

به این ترتیب قهرمان گزارش ما از خرداد 89 دوره کارآموزی‌اش را زیر دست یک استاد حرفه‌ای شروع کرد؛ دوره‌ای که 4 سال و نیم طول کشید: «در تمام این مدت تقریبا هر روز از 7 صبح تا 5 بعدازظهر کنار دست استادم می‌ایستادم تا مهارت لازم را برای این کار یاد بگیرم.

تا دو سال اول هم فقط با این هدف فوت و فن‌های کار را یاد می‌گرفتم که یک روزی اسب خودم را نعل کنم؛ اما هرچه کار جلوتر رفت و خودم بیشتر درگیر کار شدم، جذابیتش هم برایم بیشتر شد و علاقه بیشتری به ادامه دادنش پیدا کردم.»

حضور در کلاس‌های نعلبندی، یک خاطره دور را در ذهن فرناز هاشمی زنده کرد: «نعلبندی را یک بار در هفت سالگی از دور دیدم، خیلی برایم جالب بود اما آن موقع اصلا نگذاشتند جلو بروم و از نزدیک کار را ببینم. مدام می‌گفتند برای تو خطرناک است، از اینجا دور شو. از همان موقع، این سوال در ذهن من ماند که نعل‌های اسب را چطور عوض می‌کنند و چرا برای من خطرناک است؟»

سوال‌هایی که دیگر برای او بدون جواب نیستند: «حالا که خودم این کار را یادگرفته‌ام، واقعا با این حرف که نعلبندی سخت و خطرناک است موافقم. به عنوان نعلبند باید اعتماد اسب را جلب و رابطه خوبی با او برقرار کنی، درکنارش باید مهارت‌های زیادی را برای خوب نعل زدن کسب کنی. نعلبندی شاید درکشور ما مهجور مانده باشد، اما در کشورهای دیگر واقعا یک علم است. کسی که می‌خواهد نعلبند شود باید دانشگاه برود، بعد اگر بخواهد کار کند باید دو سه سال زیرنظر یک نعلبند حرفه‌ای دستیاری کند تا در نهایت به عنوان یک نعلبند درجه 3 استقلال پیدا کند.»

دنبال کردن علاقه‌ها خیلی وقت‌ها کار راحتی نیست، مخصوصا وقتی قرار باشد عنوان اولین نفری که از خط قرمزها عبور می‌کند روی پیشانی شما بخورد؛ ‌اتفاقی که فرناز با آن بخوبی کنار آمده: «از وقتی کارآموزی‌ام را به عنوان یک نعلبند حرفه‌ای شروع کردم، همیشه و بدون استثنا با نگاه‌های متعجب خیلی‌ها مواجه شده‌ام. بزرگ و کوچک، پیر و جوان و ... وقتی مرا مشغول کار می‌بینند، می‌ایستند و از نزدیک کارم را نگاه می‌کنند. حالا دیگر با این نگاه‌های متعجب کنار آمده‌ام.

بجز این نگاه‌ها اما، با دو واکنش کاملا متفاوت در محیط کارم مواجه شده‌ام؛ برای عده زیادی این حضور جالب بوده مخصوصا در جامعه سوارکارها، خیلی‌ها تشویقم کردند و گفتند کارم جالب است ولی باورشان نمی‌شد من روزی مستقل شوم. همه فکر می‌کردند یا دستیار می‌مانم یا بالاخره کار را رها می‌کنم و می‌روم سراغ سوارکاری؛ اما من پای انتخابم ایستادم .»

واکنش گروه دوم اما تنها بانوی نعلبند کشورمان را به ادامه کارش مصمم‌تر کرده: «عده‌ای هم بودند که از همان ابتدا به حضور من جبهه گرفتند و گفتند ایشان خانم است؛ نعلبندی فقط شغل مردهاست. اما من به این انتقادها توجه نکردم و همان جا تصمیم گرفتم به کارم ادامه بدهم.»

فرناز هاشمی بالاخره بعد از گذراندن دوره‌های تئوری و عملی زیاد و خواندن کتاب‌های آموزشی مختلف درباره نعلبندی، اولین اسبش را همزمان با شروع سال 94 نعل کرده: «تا قبل از این همیشه به عنوان دستیار کار می‌کردم و هیچ وقت به تنهایی یک اسب را نعل نکرده بودم؛ اما بالاخره با یکی دیگر از استادان نعلبندی آشناشدم؛‌ استاد محمود امیری که در این کار به من اعتماد کرد و اسب در اختیار من گذاشت. اگر اعتماد ایشان نبود شاید من هنوز مستقل نشده بودم. اعتماد ایشان در کنار اعتماد خانواده‌ام و مخصوصا پدرم، فضا را برای استقلال من در این شغل آماده کرد. تجربه اول هم، با تمام سختی‌هایش خیلی جالب بود. خیلی هم طول کشید چون ابزارم به اندازه بقیه نعلبندها کامل نبود و البته دوست داشتم کارم را با دقت خیلی زیادی انجام بدهم.»

شاید از نظر خیلی‌ها ابزار این کار در یک نعل جدید و چند میخ و یک کوره داغ خلاصه شود، اما اگر نگاهی به ابزار و وسایلی بیندازید که خانم هاشمی با آنها کار می‌کند، تازه متوجه می‌شوید دنیای این کار بزرگ‌تر از این حرف‌هاست؛ دنیایی که پر است از انواع سم چین، چکش، سوهان، چاقو، میخ‌کش، سه‌پایه،‌کوره، سندان و دستگاه سنگ فرز. به اینها نعل و میخ در سایزها و اندازه‌های مختلف را هم اضافه کنید تا با کاری آشنا شوید که یکی از شاخه‌های آهنگری است. حالا که با شغل عجیب و غیرمتعارف فرناز هاشمی تا حدودی آشنا شده‌اید، شاید علاقه‌مند باشید اطلاعاتی هم درباره دلایل تعویض نعل‌ها پیدا کنید؛ ‌ جواب سوال شما در دو کلمه خلاصه می‌شود: اصلاح سم.
حسین صادقی