دستگاه اسکلتی- عضلانی شامل قسمتهای زیر است: 1- عضلات بدن که تحت کنترل ارادی مغزند. 2- تاندونها که عضلات را به استخوانها متصل میسازند. 3- استخوانها 4- رباطها که استخوانها را به هم متصل میسازند. اسکلت استخوانی نقش یک سیستم اهرمی را برای به حرکت در آوردن اسب بازی میکند که عضلات این اهرمها را به حرکت درآورند. عضله بافت بینهایت فعالی است که جریان خونی بسیار خوبی دارد. این جریان خون، اکسیژن و غذا را به عضله میآورد و مواد زائد را از آن میگیرد. هنگامیکه عضلهای مجروح میشود همین جریان خون یک مزیت است. زیرا خون تمام مواد سازنده مورد نیاز در ترمیم بافت را به همراه خود میآورد. در نتیجه عضلات خیلی سریع التیام مییابند. تمامی عضلات در واقع یک عضله مقابل هم دارند که روی همان استخوان ولی در جهتی متفاوت قرار دارد. حرکتهای کنترل شده حیوان در واقع تعادلی بین کشش این عضلات متقابل است. تاندون یک بافت غیر فعال است. علی رغم آنچه که برخی از افراد فکر میکنند، تاندونها دارای جریان خون مناسبیاند و تعداد کمی سلولهای فعال دارند. اکثر حجم تاندون از قیبرهای بزرگ پروتئینی به نام کلاژن تشکیل شده است. فیبرهای کلاژن تاندون سالم و طبیعی موجدار و یا زیگزاکند که به آنها قابلیت کشیده شدن میدهد. هنگامیکه تاندون صدمه میبیند، کلاژنی که تشکیل میشود، این حالت موجدار را ندارد. و به همین علت تاندون التیام یافته فاقد کشسانی لازمی است که آن را از آسیب مجدد حفظ کند. استخوان بر خلاف آنچه که بعضی از افراد میپندارند، یک بافت کاملاً غیر فعال نیست. و شکل و سایز استخوانها پس از بلوغ اسب تغییرات بسیار جزئی دارد. ولی در حقیقت رشد اسب پس از دو سه سالگی بسیار کم است. استخوان در قیاس با بافتهای دیگر از سلولهای کمتری تشکیل شده که بیشتر حجم آنها را مادهای به نام ئیدروکسی آپاتیت تشکیل میدهد. این ماده مسئول حفظ سطح سرمی املاح معدنی مهم نظیر کلسیم و فسفر در سطحی ثابت و بی خطر در خون است. که این کار را از طریق شکستن یکسری کریستالها و تشکیل کریستالهای جدید انجام میدهد. هنگامی که سطح کلسیم خون پایین میآید، کریستالهایی که قبلاً تشکیل شده بودند، شکسته شده و مقدارشان کاهش مییابد تا جائیکه کلسیم به سطح مناسبی در خون برسد. اگر سطح کلسیم خون، خیلی بالا رود به همان نسبت شکسته شدن کریستالهای آپاتیت کاهش میم یابد. گمان میرود که مهمترین نقش املاح معدنی نظیر کلسیم و فسفر در رژیم غذایی حیوان حفظ سلامت استخوان و نقش مهم دیگرشان در سوخت و ساز عمومی بدن میباشد. ساختار رباطها خیلی شبیه تاندونها است با یک تفاوت و آن اینکه رباطها حاوی فیبرهای الاستیکی بیشتری نسبت به تاندونها هستند. نقش آنها در مفصل استخوان است و به استخوانها اجازه حرکت معینی میدهند. مفصل در واقع سیستم پیچیدهای است. استخوانهای متصل بهم، پوششی از غضروف دارند که به آنها اجازه حرکتی نرم و بدون سایش میدهد. همانگونه که اشاره شد استخوان ها، اغلب توسط رباطها در محل خود ثابت شدهاند. کل مفصل استخوان توسط مایع مفصلی پوشانده شده که این مایع همیشه غضروفها را تازه نگه میدارد. این مایع در این قسمت توسط کپسول مفصلی نگهداری میشود. التهاب مفصل به هر علتی که ایجاد شود اغلب منجر به افزایش مقدار تولید مایع مفصلی توسط کپسول مفصل شده و در اثر این وضعیت، در ناحیه مفصل احساس گرما میکنیم. اکثر دردهایی که با ناراحتیهای مفصلی همراهند به دلیل تولید مایع مفصلی است که لیز کننده نیست. تاندون ها، استخوان ها، غضروفها و کپسولهای مفصلی فاقد سیستم دفاعی خوب و گسترده در برابر عفونتها هستند. و اگر عفونتی در این محل ایجاد شود، میتواند منجر به ایجاد ضایعات قابل توجهی شود.
علائم لنگش
1.هنگامی که اسب در حال یورتمه را از پشت نگاه میکنید، قسمت پشت بدنش پایین میرود.
2.هنگامی که اسب د رحال یورتمه را از روبرو نگاه میکنید، سرش را میجنباند.
3.اسب روی یک پا میلنگد.
4.با معاینه پای او گرما و تورم حس میشود و اسب درد دارد.
5.90 درصد لنگشها در پاها ایجاد میشود.
آرتریت یا بیماری مفصل دژنراتیو DJD
آرتریت به معنای التهاب مفصل است و دلالت بر یک تخریب دائمی در مفصل دارد که برای اسب بسیار دردناک است. بیماریهای ناویکولار و زوائد استخوانی به خلق که موجب لنگی میشود، همچنین ورم استخوان پای اسب همگی مثالهایی از آرتریتند که منحصر به اندامهای پایینی اسب میشوند. در انسان آرتریت روماتوئید بیماری نسبتاً شایعی است. ولی در اسب بسیار نادر میباشد کلیه مفصلهای بدن امکان بروز ارتریت را به صورت نهفته دارند. این عارضه در اغلب موارد به علت از بین رفتن یا پاره شدن سطح مفصل به وجود میآید و به همین سبب آرتریت در اسبهایی که فعالیتهای شدید ورزشی دارند و یا در اسبهای مسن رایج تر است. در بیماری آرتریت علاوه بر دردناک بودن عضو، مفاصل گرفتار اغلب افزایش مقدار مایع مفصلی متورم میگردند. ناحیه آلوده هنگام لمس گرم است. در عکس که توسط اشعه x تهیه میشود، در اطراف مفصل آرتریتی علائمی از تشکیل استخوان جدید رویت میگردد. گاهی اوقات هم ضایعات استخوانی کوچک، کنده میشود و درون مایع مفصلی میافتد. گاهی به این حالت آماس مفصلی هم گویند.
عملکرد درمانی
هر مفصلی که بیش از یکی دو روز دردناک باشد، باید از نظر آرتریت بررسی گردد. عکسبرداری توسط اشعه x بهترین روش تشخیصی است. به عنوان مثال اگر مشکل پیچ خوردگی رباطهای اطراف مفصل باشد، کمپرس سرد، درمان بالیزر و داروهای ضد التهاب موثرند. ولی اگر قطعهای از استخوان در داخل حفره مفصل افتاده باشد چنین درمانی برای آن بی فایده است. مگر آنکه قطعه شکسته استخوانی توسط جراحی خارج گردد به هر طریقی که مفصل متورم شده باشد، اولین و مهمترین بخش درمان استراحت است. داروهای ضد التهاب نظیر فنیل بوتازون، فلونیکسن یا مکلوفنامیک اسید، آرتریت را التیام نمیدهند بلکه فقط درد را از بین میبرند. از این داروها برای اسبهایی که مجبور به ادامه تمرینات هستند استفاده میشود. اخیراً به این نتیجه رسیدهاند که عامل اکثر دردها التهاب غضروف مفصل است نه تغییرات استخوانی، که در این حالت موجب غیر مؤثر شدن خاصیت لغزشی مایع مفصلی میگردد. جایگزین کردن یک مایع مفصلی سالم از مفصل دیگری از اسب و یا جایگزین کردن تولیدات مصنوعی با مایع معیوب، تأثیر بسزایی دارد. پلی سولفات گلیکوزآمینو گلیکانها از غضروف ملتهب محافظت به عمل میآورند.
ازوتوریا
این عارضه را با نامهای دیگری نظیر سِت فاست و رابدومیلوزیس کوششی هم میشناسیم. علائم کلینیکی آن بسیار ساده است ولی شناخت عامل آن کار بسیار مشکلی میباشد. در ازوتوریای حاد، اسب در حین تمرین دچار کوفتگی میشود. عضلات پهن پشت و قسمت 4/1 عقبی حیوان، سفت و دردناک میگردند. اگر اسب را مجبور به ادامه تمرین کنند، وضعیت اسب بدتر میشود تا جائیکه دیگر به هیچ عنوان قادر به حرکت نخواهد بود. در این حالت ممکن است بخوابد و دیگر قادر به ایستادن روی پاهایش نباشد. اسب مبتلا به ازوتور یا برای دفع ادرار به خود فشار میآورد و نمیتواند ادرار را دفع کند و اگر ادراری هم دفع کند رنگ آن بسیار تیره و متمایل به قرمز است. ازوتوریای حاد اغلب یک یا 2 روز بعد از تمرین به دنبال یک دوره استراحت کوتاه مدت و یک جیره تغذیهای سنگین رخ میدهد. قبل از معاینه توسط دامپزشک میتوان با مشاهده عرق کردن زیاد و بسیار سریع تر از انتظار اسب در حین تمرینات به وجود عارضه پی برد. اسب حرکات یورتمه بلند و چهار نعل را انجام میدهد ولی نه به آن نحوی که از او انتظار میرود و خیلی سنگین تر از حد انتظار تنفس میکند. ازوتوریا در واقع به شکل یک خستگی غیر طبیعی خود را نشان میدهد. هنگامیکه اسب خسته است در عضلات خود احساس ضعف و درد میکند که در اثر تجمع مقادیر زیادی اسیدلاکتیک است که توسط گردش عمومی دفع نمیشود. در ازوتوریا همچنین در اثر تجمع مقادیر زیادی اسیدلاکتیک و خاصیت اسیدیته آن، تخریب عضلانی صورت میگیرد. این تخریب عضلانی را میتوان به طریق اندازه گیری سطوح آنزیمهای خارج شده از سلولهای تخریبی در خون اندازه گیری کرد. هنوز علت تشکیل مقادیر زیاد اسیدلاکتیک بر ما معلوم نیست. این عارضه در اسبی که به علت تمرینات زیاد، تغذیه اضافه میشود رخ میدهد و در این شرایط کربوهیدرات مازاد به صورت نشاسته و گلیکوژن در عضلات ذخیره میشود و هنگامیک هاین مواد به منظور ساختن انرژی شکسته میشوند، مقادیر زیادی اسیدلاکتیک به وجود میآید. اگر به اسبهایی که ازوتوریا دارند استراحت داده و جیره غذاییشان را کم کنند، میتوانند تا حدودی فاکتورهای مزاحم تشدید کننده عارضه را کاهش دهند. برخی اسبها الکترولیتهایی نظیر سدیم را به اندازه کافی جذب نمیکنند و بدین ترتیب دیواره سلولهای عضلانی آن محکم نمیشود. در این اسبها سلولهای عضلانی فراتر از آنچه که انتظار میرود تخریب میشود.
عملکرد درمانی
اگر احساس میکنید که اسبتان دچار ازوتوریا شده، دیگر او را راه نبرید. و اگر برای برگشت به اصطبل فاصله زیادی باید بپیمائید یک وقفه موقتی داشته باشید. در خلال دوره استراحت با یک یا دوبار دست گردان کردن اسب در روز هر کدام به مدت ماکزیمم 3 تا 4 دقیقه، میتوان سطوح آنزیمی عضله را به سطح طبیعی برگرداند. اسبهایی که صاحبانشان معتقدند مستعد ازوتوریا هستند، در واقع قبلاً به این عارضه مبتلا شدهاند ولی به آنها فرصت درمان کامل داده نشده است و بدین صورت این اسبها بیماران بدون علائمند. در ازوتوریای حاد، نباید اجازه داد که اسب دراز بکشد زیرا هنگام برخاستن به نیروی زیادی نیاز دارد، که تأمین این نیرو، وضعیت اسب را بدتر میکند. در برخی موارد هنگامیکه اسب روی زمین لمیده است عضلاتش سفت میشود و بدین ترتیب دیگر قادر به برخاستن از زمین نیست. مواد حاصل از تخریب عضلات موجب مسدود شدن کلیهها میشوند و بدین ترتیب اسب را باید وادار به نوشیدن و ادرار کردن نمود تا این مواد، شسته و خارج گردند. داروهای دیورتیک هم به شستشوی کلیهها و دفع این مواد کمک میکنند. البته تزریق درون سیاهرگی سرم هم همین کار را انجام میدهد. اگر با تخریب عضلانی مواجه ایم میتوان از داروهای ضد التهاب نظیر کورتیزون استفاده کرد. مصرف ویتامین E و سلنیوم پس از ابتلا به ازوتوریا، سرعت بهبود عضلات را تسریع میکند. بخصوص تجویز الکترولیتها برای مستحکم تر کردن دیواره عضلانی تأثیر بسزایی دارد. مصرف یک اونس نمک در روز برای هر اسبی که در معرض خطر ابتلا به این عارضه است مؤثر میباشد.
مشکلات کمر
صاحبان اسب بسیاری از موارد بیماریها را مشکلات کمر اسب تلقی میکنند ولی دانستن این نکته حائز اهمیت است که یکی از رایج ترین علائم دردهای پشتی، افت عملکرد اسب است. باید بین اسپاسم عضلانی عضلات کمر (لانگیسیموس دُرسی و عضلات سُرینی) که در اثر صدمه ایجاد میشود و اسپاسمی که در اثر توزیع وزن اسب در یک عارضه درمان نشده (نظر شُلی مزمن پا و یا ناهنجاری استخوانی ستون فقرات) ایجاد میگردد، تفاوت گذاشت. مراقبت از اسبی با مشکلات ذکر شده میتواند فقط موجب تسکین موقت شود، ولی مشکل اصلی مجدداً عود خواهد کرد. برای تشخیص مشکلات عضلانی کمر باید فشار دقیقی بر روی عضلات پشت وارد آورد. چون در این ناحیه نقاطی هستند که نشان دهنده محل دردند که به این نقاط، نقاط طب سوزنی میگوییم. اگر اسب با فشار بر روی نقطه خاصی خود را عقب بکشد، بیانگر وجود مشکل است. در اسبی که پشتش خنک تر از حد معمول است، امکان مشکلات پشتی جدید پا قدیمی میرود. در هنگامی نگران کننده است که با وجود مراقبت، هنوز در تمام اوقات شبانه روز همراه اسب باشد، با کمی دقت به کمر اسب میتوان عضلاتی را که به دلیل عدم کارکرد، تحلیل رفتهاند را شناسایی نمود. هنگامیکه عضلهای صدمه میبیند، میزان آنزیمهای عضلانی در خون افزایش مییابد. درد عضله پشت میتواند در اثر پاره شدن عضلات باشد که این پارگی یا به علت افتادن اسب ایجاد یم شود و یا به علت انجام یک حرکت غیر طبیعی رخ میدهد. درد همچنین ممکن است در اثر اسپاسم عضله باشد. تارهای عضلانی در قسمت کوچکی از پشت دچار انقباض مداوم میشوند و این انقباض میتواند برای مدت زمان طولانی به همان شکل باقی بماند تا جائیکه عضله فرسوده گردد و دیگر نمیتواند به حالت ریلکس برگدد. تشخیص مشکلات استخوانی کمر بسیار مشکل است. فشار آوردن بر روی ستون فقرات پشتی منجر به تسکین درد میشود. تزریق موضعی بی حس کننده مابین مهرهها موجب از بین رفتن درد میشود و بدین ترتیب تشخیص کامل میشود. آزمایش ستون فقرات و لگن توسط اشعه ایکس نیاز به دستگاههای تخصصی دارد که فقط در کلینیکهای تحقیقاتی یافت میشوند. شایع ترین مشکل استخوانی، سائیدگی و بهم خوردگی مهرههای پشتی است. در برخی اسبها درد، خود را به وضوح نشان میدهد. در پرتو نگاری هستهای میتوان ناحیه مشکل دار استخوان را براحتی پیدا کرد.
عملکرد درمانی
اکثر مشکلات پشت با 6 ماه استراحت در اصطبل درمان میگردند. در بسیاری از موارد این کار غیر ممکن است. با این وجود، استراحت یکی از مهمترین پارامترهای درمان است. اگر شما اسبی را که دچار مشکل کمر است را مجبور به پرش یا انجام حرکات درساژی کنید، ناراحتی او را فعال نگه میدارید. داروهای ضد التهاب در التیام درد کمر بسیار مناسبند، اما این تسکین مصنوعی بوده و به تنهایی نمیتواند به اسب در حال تمرین کمک کند و ممکن است وضعیت را وخیم تر نماید. داروهایی نظیر فنیل بوتازون و ناپروکسن در تسکین مشکلات عضلانی نقش مؤثری دارند. در اینجا باید به نقش ماساژ دادن اشاره کنیم. که افراد مختلف به صورت متفاوت نظیر فشار دادن، گرم کردن و پیچاندن آن را انجام میدهند. نهایت تأثیری که ماساژ دادن به همراه دارد، التیام عضله است و باید بدانید که هیچ نقشی در جابجا کردن استخوانها ندارد. درمانهای دیگر نظیر لیزر تراپی هم فقط تأثیر التیامی دارد ولی قادر به حرکت هیچ بخش اسکلتی نیستند. ماساژ دادن یکی از روشهای با ارزش در التیام موقتی درد است و نیز یکی از راههای تشخیص مشکل کمر است. برای لیزر درمانی کمر از تابش نور لیزر در طیف مادون قرمز استفاده میشود. لیزر میتواند نقاط طب سوزنی را تحریک کند ولی مهمتر از آن تأثیر ضد التهابی اش است. این نتیجه را همچنین میتوان با افزایش سطوح گردشی هورمونهای ضد التهابی نظیر کورتیزول و سِرتونین به دست آورد. استفاده از جریان برق (فارادیسم) هم راه دیگری برای درمان مشکلات عضلانی است. در اینجا یک جریان بین دو الکترود برقرار میکنند که یکی از آنها در موضع و دیگری در سطح پوست ناحیه آُیب دیده قرار داده میشود و جریان بطور متناوب برقرار میگردد که این جریان موجب انقباض و نیز ریلکس شدن عضله تحریک شده میشود. این کار به جریان خون ناحیه کمک میکند و مایعات التهاب آور را خارج میسازد و همچنین موجب تقویت عضله، بدون نیاز به انجام تمرینات ورزشی میگردد. تحریک عضلات با جریان برق، نباید شدید باشد زیرا منجر به پاره شدن تارهای عضلانی بهبود یافته یم گردد. عضلات منقبض شده پشت را میتوان با ماساژ دادن ریلکس کرد. در مورد عضلات پهن که در طول ناحیه پشت اسب است، ماساژ دستی مؤثری نمیتوان اعمال کرد ولی وسائل خاصی برای تسهیل این کار وجود دارد. مشکلات استخوانی پشت، نیاز به یک دوره استراحت طولانی دارد که در این مورد توصیه اکید به 6 ماه استراحت در اصطبل است. اگر این امر مؤثر واقع نشد جراحی تنها راه حل خواهد بود.
میخچه
میخچه ناحیهای است از قسمت تحتانی کف پا یا پاشنه نعل که دچار کوفتگی شده است. کوفتگی در اثر تلفیق نعل نامناسب با وزنی است که بجای مرکز به پشت پا وارد میشود. میخچهها غالباً در پاهای جلویی و در قسمت داخلی پاشنه پا ایجاد میشوند زیرا این ناحیه بیشتر تحت تأثیر فشار وزن است. میخچه لنگش مزمن ایجاد میکن که در ابتدا به صورت یک نقطه است. پای اسب هنگام لمس سرد است و به دلیل آنکه ناحیه با نعل پوشانده شده، هیچ علامت قابل تشخیصی مشاهده نمیشود. اگر به آن بخش از پا با ابزار معاینه سم فشار وارد آوریم موجب درد میشود و مطمئن ترین راه تشخیص برداشتن نعل و دیدن زیر آن است. پس از برداشتن نعل و لامینای رویی قسمت شاخی، میتوان بافت زیر آن را رویت نمود که نمناک و کبود است. اگر کبودی با عفونت همراه باشد، عامل آن جایگزین شدن چرک به جای مایع بافتی است.
عملکرد درمانی
میخچهها میتوانند عامل احتمالی ایجاد هرگونه لنگش مزمن پا باشد. برای تشخیص آنها نعل برداشته میشود و پس از تشخیص برای بهبود لامینای حساس شده پا نباید نعل گذاشته شود. کبودی و قسمت شاخی عفونی باید برداشته شود و پس از آن به منظور کاهش درد و التهاب باید ضماد گذاری گردد پس از بهبود، اسب را دوباره باید با نعلی مناسب و به اندازه پای خودش نعلبندی نمود. در اینجا قسمتی از نعل که روی زمین قرار میگیرد، بایستی به مقدار 1 اینچ از ناحیه پاشنه اش بریده شود، (مطابق شکل) با این کار هنگام تمرین فشار کمتری به قسمت میخچه پای اسب وارد میشود. برای پیشگیری از ابتلای اسب به میخچه باید یک نعلبند خوب برای نعلبندی استخدام کرد که متناوباً به اسب سر بزند و هنگام نیاز آن را نعلبندی نماید. گفته میشود که برخی اسبها مستعد میخچه اند، ولی در اغلب موارد این مسئله بستگی به شکل پا، نعلبندی آن و مدت زمان بین دو نعلبندی دارد.
شکستگی
واژه شکستگی در مورد شکستگی استخوان بکار برده میشود. بدیهی است که هر استخوان در بدن ممکن است بشکند اما شکستگی پاها در اسب شایع ترین نوع آنهاست. زیرا نیروهای بسیار زیادی هنگام حرکت به آنها اعمال میشود. مهمترین علائم شکستگی درد ناگهانی و حرکت ناجور است. اگر اسبی به هیچ وجه تمایل به استفاده از قسمتی از بدنش را نداشته باشد، به احتمال زیاد آن عضو دچار شکستگی شده و درد زیادی دارد. همچنین هنگامیکه استخوانی شکسته باشد، دو یا چند قسمت شکستگی اغلب به جهات مختلف کشیده میشوند، علی الخصوص اگر اسب سعی به انداختن وزن خود بر روی استخوان شکسته داشته باشد. توجه داشته باشید، آن مشکلی که در ابتدا خفیف است و بعد به مرور وخیم میشود نمیتواند شکستگی باشد.
عملکرد درمانی
اولین سوالی که باید در مورد شکستگی از خود بکنید این است که استخوان به چند قطعه شکسته شده؟ ورم ناگهانی و درد شدید را بلافاصله به شکستگی استخوان ربط دهید و مراقبتهای مربوط به آن را به عمل آورید، مگر آنکه عکس آن ثابت گردد. اولین اقدامی که باید در این زمینه بکنید بستن و بی حرکت کردن عضو است. در اینجا باید در جعبه کمکهای اولیه تان حتماً دو قطعه آتل شکسته بندی و 3 حلقه نوار پهن پنبهای داشته باشید. آنها را در اطراف پای آسیب دیده قرار داده و با نوار پنبهای روی آن را ببندید. سپس ناحیه را تا جائیکه ممکن است با بانداژ محکم ببندید و حتماً پس از بستن عضو، دامپزشک را خبر کنید، نه قبل از آن، اگر به استخوانهای شکسته اجازه حرکت دهید، در ظرف چند دقیقه میتواند تخریب وسیعی در عضو ایجاد شود. بسیاری از شکستگیهای اعضای پایینی، با عمل جراحی اصلاح میگردند. ولی شکستگیهای اعضای بالایی هنوز هم موجبات مشکل است و انسان نهایتاً مجبور میشود حیوان را خلاص کند.
بیماری استخوان ناوی شکل مچ دست (بیماری ناویکولار)
بیماری ناویکولار شایعترین علت لنگش مزمن در اسب است. این لنگش اغلب در پاهای جلویی اتفاق میافتد. اگر هر دو پای جلویی به تساوی گرفتار شوند، هیچگاه لنگش به چشم نمیآید. اما در همان حالت هم اگر دقت کنید متوجه خواهید شد که اسب قدمهای کوتاهی بر میدارد. اغلب اوقات اسب روی پایی که درد بیشتری دارد میلنگد. اما اگر عصب این پا به منظور از بین بردن درد مسدود شود، بلافاصله لنگش پای دیگر اسب مشخص میشود. مشکل ناویکولار اغلب فاقد نشانه خارجی است. گاهی قسمت پشت سم پا که وضع وخیمتری دارد دچار انقباض میشود ولی در اکثر موارد دو پای اسب مثل یکدیگرند. هیچ افزایش دمایی در عضو رویت نمیشود و با فشار دادن و یا چکش زدن، دردی در آن ایجاد نمیگردد. لنگش به تدریج خود را نشان میدهد. در مرحله ابتدایی بیماری ناویکولار اسب فقط در لحظه اولی که پس از استراحت از اصطبل خارج میشود، در برداشتن چند گام بلند میلنگد. در برخی موارد لنگش اسب برخی روزها وجود دارد ولی همیشه نیست. با ادامه پیشرفت عارضه، لنگش اسب دائمی میشود. بیماری ناویکولار به دنبال چند روز استراحت به طور موقتی بهبود مییابد ولی بعد از 30 تا 40 دقیقه وقفه بعد از تمرینات شدید دوباره وخامت مییابد. نتایج به دست آمده از آزمایشات پس از مرگ حیوان، بیانگر این واقعیت است که پوشش غضروفی استخوان ناویکولار سالها قبل از بروز عارضه دچار فرسایش شده است. عکسهای تهیه شده با اشعه ایکس هم مؤید این مدعاست. رد سالهای اخیر به کل پا، به عنوان گرفتار توجه شده است. زیرا جریان خون کل ناحیه دستخوش تغییر میشود و بسیاری از رگهای کوچک خونی استخوان ناویکولار توسط لخته خون مسدود میگردد و به همین علت گردش خون و فشار خون در عضو بسیار ناچیز خواهد بود. آزمایشات بالینی نشان میدهد که بیشتر خونی که متوجه پا میشود، بدون آنکه به تمام قسمتهای پا و پایین مچ برود منحرف شده و به اطراف بخلق رفته و بعد دوباره به ران باز میگردد. بدین صورت جریان خون در پا بسیار آرام صورت میگیرد. تا امروز در تمام دنیا بر سر عامل ایجاد کننده عارضه ناویکولار اختلاف نظر بوده است. تنها چیزی که میتوان در مورد آن گفت این است که این عارضه را بعد از مشاهده چند تغییر در پا به این نام مینامند. اول آنکه اسب لگنش مزمنی دارد که این لنگش در قسمت پایین تر از مچ پا است که دلیل آن مسدود شدن عصب است. بعلاوه در عکس تهیه شده توسط اشعه ایکس تغییرات استخوان ناویکولار مشهود میباشد. این تغییرات منجر به افزایش جریان خون به استخوان میشود و بدین ترتیب تعدادو توزیع حفرههای تغذیهای استخوان، یعنی سوراخهایی که عروق خونی از آنجا وارد استخوان میشوند افزایش مییابند. تشخیص مبتنی بر علائم بالینی، تشخیص قابل اطمینانی نیست، همانطور که تشخیص از روی عکس تهیه شده با اشعه ایکس هم به تنهایی کافی نمیباشد. در بسیاری از اسبان مبتلا به بیماری ناویکولار قبل از آنکه حیوان بیماری را نشان دهد میتوان با تست خم کردن پا عارضه را تشخیص داد. به این صورت که اسب بعد از انجام تست در هنگام برداشتن چند قدم بلند اول، دستخوش لنگش م یشود. انجام تست بدین صورت است که پای حیوان را تا جایی که میشود خم میکنند و پس از 30 ثانیه آن را رها کرده و اسب را وادار به یورتمه رفتن میکنند. در مورد ارثی بودن بیماری اختلاف نظراتی وجود دارد. شواهدی دال بر آن است که برخی نژادها مانند تروبرد و تروبردهای ناخالص بیشتر مستعد این عارضهاند. در اسبهایی که انگشت پاهایشان بلند است و پاشنه کوتاهی دارند بخلق از مچ به پایین شکسته و زاویه دار است. این مسئله نقش مهمی در توسعه بیماری بازی میکند. از طرفی وارد آمدن وزن اضافی اسب بر روی پاشنه پا هم حیوان را مستعد توسعه بیماری مینماید که این حالت ممکن است موجب گرفتگی رگهای خونی شود.
عملکرد درمانی
در گذشته پس از مرگ حیوان متوجه بیماری میشدند. ولی هم اکنون وضع بهتر شده است. اولین قدمی که باید در مورد این عارضه برداشت، تراز کردن پای معیوب است. اگر این کار انجام نشود، اسب به هیچ درمان دیگری پاسخ نمیدهد. دومین گام نعل کردن بسیار دقیق اسب است. یکی از مناسب ترین کارها، نعل کردن با نعل بیضی شکل است که پاشنهها را محافظت میکند. اما اگر اسب با نعل معمولی نعلبندی شود بهتر است نعل را کمی عقب تر بطوریکه کمی از انتهای پاشنه بیرون باشد، نعلبندی کنند و در عین حال بهتر است همانطور که در شکل نشان داده شده زوایای ناخن اسب را گرد سوهان کنند. با متقاعد کردن نعلبند به اینگونه نعلبندی، پای اسب تا حد امکان به مدت چند ماه به سمت عقب پاشنه سنگینی نمیاندازد. افزایش جریان خون در ناحیه هم میتواند در درمان این عارضه بسیار مؤثر باشد. اصلی ترین داروئی که در این عارضه مورد استفاده قرار میگیرد وارفارین است. اما نقطه ضعف استفاده از این دارو در این است که تأثیر بینهایت سمی دارد. زیرا همانطور که لخته خون را از بین میبرد به همان نسبت خطر خونریزی مهلک از زخمهای معمولی را افزایش میدهد. برای دستیابی به حد مورد نیاز بی خطر دارو 6 هفته آزمایش خون نیاز است. ایزوسوپرین یک داروی متسع کننده مویرگهای خونی در پا است که موارد مصرف بالایی دارد. این دارو اجازه جریان آزادانه خون را در عضو میدهد. این دارو سمی نیست و درمان با آن 12 هفته بطور میانجامد.
سوراخ شدن کف پا
این عارضه یکی از عوامل مهم لنگش است که به راحتی میتوان آن را درمان نمود. اسب یک یا دو روز پس از پا گذاشتن روی یک سنگ تیز یا میخ دچار لنگش میشود که اغلب علت آن بر صاحبش مجهول است. در موارد حاد اسب به هیچ وجه حاضر نیست پای خود را روی زمین بگذارد، اگر هم این کار را بکند بجای کف پا، نوک پایش را روی زمین میگذارد. اگر به پای اسب دست بزنیم، گرمای بالای آن را حس میکنید و برای اینکه در این تشخیص دچار اشتباه نشوید، حرارت آن را با پای دیگر اسب مقایسه نمایید. فشار آوردن به ناحیه و یا با چکش ضربه زدن به آن بسیار دردناک خواهد بود. پیدا کردن ناحیه سوراخ شده کف پا بسیار مهم است. اگر کف پای اسب را تمیز کنید و به نقطه تیره عمقی برخورد کنید که با تراش سطحی محو نمیشود محل آسیب دیدگی را پیدا کرده اید. نعلبند و یا جراح دامپزشک باید تا رسیدن آبسه مرتباً آن را چک کنند. چرک این آبسه شبیه چرک آبسه پوستی نیست. این چرک خاکستری یا سیاهرنگ بوده و بجای آنکه مایع شود بیشتر شبیه خمیر یا پودر است. باید سوراخی به اندازه مناسب ایجاد کرد تا همه چرک از آن خارج گردد.
عملکرد درمانی
پای اسب باید بطور منظم حداقل 2 بار در روز ضمادگذاری شود تا جاییکه دیگر چرکی به مدت 2 روز از ناحیه خارج نگردد. ضمادهای کائولین و آنیمالیتکس برای این کار مؤثرند. ضمادهای تهیه شده از سبوس تأثیر کمتری دارند. اگر ضمادگذاری زودتر از موقع مقرر قطع شود چرک بیشتری در ناحیه جمع میشود و اسب دوباره دچار لنگش میگردد. چون میکروبهای بیشتری از طریق سوراخ ایجاد شده توسط شما وارد زخم میگردند. برای جلوگیری از این امر حفره ایجاد شده توسط گاز- پنبهای آغشته به قطران یا آنتی بیوتیک مناسب پوشانده شود. یک گاز را باید همانند درپوشی در قسمت کف پا بگذارید تا در مدت دو هفته اول درمان، پانسمان را در جای خود حفظ کند. تجویز یک دوره آنتی بیوتیک به منظور نابود کردن کلیه میکروبهایی که ممکن است به جریان خون راه یابند، توصیه میشود. اگر اسب پس از 3-4 روز به درمان جواب نداد، پای اسب باید از نظر خارج شدن چرک کنترل گردد. گاهی لازم است که آبسه با مترونیدازول درمان و یا با ئیدروژن پراکسید شسته شود. اگر باز هم لنگش ادامه یافت باید از پای حیوان عکس اشعه ایکس گرفت تا از نظر وجود جسم خارجی بررسی گردد.
ترک سم
ترک سم به ترک عمودی در لایههای خارجی سم گویند. این ترک ممکن است از پایین یعنی همان قسمتی که متحمل وزن اسب است شروع شود و به طرف بالا یعنی بخلق ادامه یابد. و یا ممکن است از قسمت بخلق شروع شود و به سمت پایین سم ادامه یابد. در حالت اخیر ایجاد شدن ترک به واسطه تحمل فشار وزن بر روی قسمت پایینی پا میباشد که طولانی تر از حد عادی است و یا به علت ضعیف بودن قسمت شاخی سم است. علت ترکهایی که از بخلق شروع میشود، ایجاد جراحتی در بخلق است که بافت تشکیل دهنده قسمت شاخی را تخریب میکند. بسیاری از ترکها موجب لنگش نمیشوند. در ترکهای عمقی گسترده، دیواره سم که متحمل وزن اسب است ناپایدار میگردد و به همین علت فشارهای غیر طبیعی وارد به سم بر لایه حساس زیرین وارد میشود و اسب احساس درد میکند. اگر عفونتی در این ترک ایجاد شود به دلیل آنکه لایههای داخلی قسمت شاخی جنس ضد آب ندارد و در اثر رطوبت نرم تر میشوند، منتهی به لنگش اسب میگردد.
عملکرد درمانی
این ترک باید متوقف شود تا در اثر فشار وزن اسب پیشروی نکند. برای این کار بطور دستی شیارهایی در قسمت بالای ترک به صورت افقی ایجاد میکنیم. این شیارها موجب توزیع نیروهای وارده بر روی دیواره سم شده و از پیشرفت ترک جلوگیری مینمایند. متأسفانه در بسیاری موارد این شیارها را به اندازه کافی عمیق ایجاد نمیکنند و در نتیجه درمان ناموفق خواهد ماند. عمق این شیارها حداقل باید به اندازه عمق خود ترک باشند. میخهای نعلی که به طور افقی در سم قرار میگیرند نیز میتوانند در پیشگیری از گسترش ترک نقش مؤثری داشته باشند. یک نعلبندی خوب هم میتواند از پیشروی ترک جلوگیری کند. هرگونه عفونت لایه شاخی سم را باید از عمق آن برید و برداشت. ترکهای بزرگ را میتوان با خمیر شاخی مصنوعی پر کرد. اگر خود سم ضعیف و مستعد ترک خوردن باشد میتوان برای جلوگیری از آن در تغذیه اسب از متیونین یا بیوتین استفاده کرد. این تغذیه موجب مستحکم شدن پیوندهای موجود در الیاف لایه شاخی میشود.
درد قلم پا
این عارضه در واقع در بین اسبهای تروبرد نابالغ و جوان که به تازگی تحت آموزش قرار گرفتهاند شایع است. البته این بدان معنا نیست که دیگر نژادها و دیگر سنین به این عارضه مبتلا نمیشوند. همانطور که از نام آن برمی آید، استخوان نارس قسمت قدامی زیر ساق پا، در اثر فشار ضربات مداوم زمان تمرین دردناک میگردد. در این حالت وقتی به قلم پای حیوان دست میزنید، به وضوح گرم تر از قسمتهای دیگر است. این عارضه موجب لنگش نمیشود ولی منجر به کاهش طول گامهای اسب میگردد.
عملکرد درمانی
با دیدن این حالت بلافاصله باید شدت تمرینات را کاهش داد تا درد از بین برود. در موارد حاد از جریان امواج الکترومنیتیک برای درمان استفاده میکنند تا استخوان به حالت اولیه بازگردد. در صورت امکان برای کاهش التهاب میتوان از محلول کورتیزون موضعی در موضع درد استفاده نمود.
ورم استخوان پا (اسپاوین)
اسپاوین عارضهای است که در آن مفاص لپایین زانو دچار آرتریت استخوان میگردند. این مفاصل در ارتباط با حرکت طبیعی زانو نیستند. بلکه مابین استخوانهای کوچک زانو قرار دارند و ظرفیت تحمل شوک و فشارهای آنی را افزایش میدهند. مانند اغلب آرتریت ها، اسپاوین هم در اسبان مسن شایع تر است. این وضعیت اغلب یکی از پاها را تحت تأثیر قرار میدهد. در این عارضه به تدریج لنگش ایجاد میشود که این حالت اغلب در زمانهای کار سنگین افزایش مییابد. امکان دارد بیماری هیچ تغییر خارجی در مفصل ایجاد نکند. امروزه به ندرت در اسبهای بارکش ورم استخوانی سمت داخل مفصل را میبینیم چون اجازه پیروی بیماری به اسب داده نمیشود. اما گاهی هم ممکن است قبل از پدید آمدن لنگش تغییرات استخوانی قابل توجهی ایجاد شده باشد. بهترین راه تشخیص اسپاوین، انجام تست اسپاوین است. طرز انجام تست بدین گونه است که پای عقب را به مدت 1 تا 2 دقیقه بالا میگیریم تا اندازهای که زانو در نهایت درجه خود هم گردد. سپس پا را رها کرده و اسب را بلافاصله مجبور به یورتمه میکنیم. اگر اسب دچار لنگش بوده و یا در چند قدم اول لنگید، نتیجه تست مثبت است. البته عوامل دیگری هم میتواند موجب مثبت شدن تست گردد چون قسمتهای دیگر پا هم در همان لحظه انجام تست منقبض میشوند. تأیید نهایی اسپاوین با تهیه عکس اشعه ایکس و دیدن تغییرات استخوانی است. این تغییرات در واقع تشکیل استخوان جدید در اطراف لبههای مفاصل است.
عملکرد درمانی
اسب مبتلا ممکن است با استراحت درمان شود. اما با از سر گرفتن کار و تمرین لنگش دوباره ایجاد میگردد. فنیل بوتازون اغلب موجب کاهش درد میگردد، اما درمان عارضه نیست. اگر میزان رشد استخوان مناسب باشد و مفاصل گرفتار را کاملاً بهم جوش دهد، هم درد و هم لنگش برطرف میشود. پس بهترین حالت آن است که به مد 5 یا 6 ماه کار سبک از اسب کشیده شود تا رشد استخوان جدید فعال شود، به آن امید که مفاصل به هم جوش بخورند، در طول این مدت میتوان به اسب فنیل بوتازون داد. اسبهای مبتلا به اسپاوین، پای مبتلایشان را نزدیک تر از حد معمول به بدن نگه میدارند و همین امر موجب افزایش فشار وارده بر مفاصل شده و در نتیجه درد بیشتری ایجاد میکند. با استفاده از نعل مخصوصی که یک زائده کوچک در قسمت پاشنه بطرف بیرون دارد میتوان اسب را ترغیب به استفاده صحیح از پای خود نمود. با اینکار دیگر فشار اضافی بر روی زانویی که دستخوش عملکرد غیر طبیعی شده وارد نمیشود. اینگونه نعلبندی تا حد بسیار زیادی میتواند در درمان اسب مؤثر باشد. و استفاده از این فرم نعل باید مدت زیادی ادامه یابد. اگر عارضه با این روش درمان نشد و لنگش اسب هنوز ادامه داشت، باید مفاصل را به طریق جراحی بهم پیوند داد. با این عمل درصد بالایی از اسبها درمان میشوند.
استخوانچههای اضافی (اسپلینت)
اسپلینت یک غده استخوانی است که به دلائلی در پایین مفصل استخواین ساق تشکیل میشود. این غدههای استخواین میتوانند در پای دیگر و یا دست دیگر اسب هم ایجاد شوند. این عارضه بینهایت شایع است و در حقیقت تعداد زیادی از اسبها حداقل یک غده در دست یا پای خود دارند. این غدهها در دراز مدت هم نمیتوانند عامل لنگش باشند ولی ممکن است قبل از تشکیل و یا در زمان تشکیل ایجاد لنگش کنند. تصور میشود که غدهها نشانگر تمایل استخوان ساق به دراز شدن هستند که این استخوان احتمالاً یا نابالغ است و یا نسبت به فشارهای وارده ضعیف میباشد، اسپلینت غالباً در اسبهای جوانی که آموزش را شروع میکنند تشکیل میشود ولی در دیگر سنین هم اگر عادت به انداختن وزن، روی یک پا هم میتواند عامل دیگری در ایجاد آن باشد. استخوانهای جدید در اطراف استخوان و یا در لایه سطحی استخوان ساق شکل میگیرند. بسیاری از تورمها ابتدا بافت فیروزیاند که بعدها استخوانی میشوند. هنگامیکه مردم میگویند اسپلینت کوچک شده است در واقع این خود استخوان نیست که کوچک شده بلکه بافت فیبروزی است که حال تبدیل به استخوان شده و در برخی قسمتها هم فیبروزی باقی مانده است. گاهی یک اسپلینت بزرگ ممکن است بدون درد پیدا شود. و در مواردی هم تشکیل حتی یک غده بسیار کوچک هم ممکن است توأم با درد شدیدی باشد. اسپلینتهایی که با فشار شدید دردناک میشوند میتوانند موجب ایجاد لنگش گردند. که این لنگش با تزریق بی حس موضعی در اطراف غده ناپایدار میگردد. بافت روی غده هنگام تشکیل غده، اغلب گرم و متورم است.
عملکرد درمانی
استفاده از کیسه یخ و سرد نگه داشتن ناحیه، درد را کاهش میدهد. تزریق کورتیزون در منطقه و یا مالیدن کورتیزون محلول هم توصیه میشود. در اسپلینتهای دردناک حاد برای کمک به تشکیل استخوان طبیعی میتوان از درمان با امواج الکترومنیتیک استفاده کرد. اگر با این حال درد پس از 10 الی 14 روز هنوز ادامه داشت باید از پای اسب عکس گرفت تا احتمال شکستگی در استخوان ساق مورد بررسی قرار گیرد.
مشکلات مفصل زانو
مفصل زانوی اسب در واقع مفصلی پیچیده است زیرا در آنجا کشکک زانو حرکت میکند. شرایط خود اسب هم کار آن را پیچیده تر میکند. زیرا نیاز دارد که پای عقب خود را خم کند و بنشیند وگرنه مجبور است دائماً ایستاده بخوابد. در این حالت کشکک بر روی برآمدگی استخوانی استخوان ران میپیچد و بدین ترتیب جلوی هرگونه حرکتی گرفته میشود. در اسبهای سالم این مسئله هنگام استراحت اتفاق میافتد و اغلب کشکک بجای اول خود باز میگردد. ولی اگر اسب به هر صورتی قادر به کنار کشیدن کشکک از روی برآمدگی پایین استخوان ران نباشد، پا برای همیشه کشیده باقی میماند و اصطلاحاً میگویند اسب دچار در رفتگی کشکک شده است و این اسب پای مربوطه را به دنبال خود میکشد. یکی از شایع ترین موارد گرفتگی کشکک، گرفتگی آن پس از هر گام هنگام به عقب پرتاب کردن پاست. و بعد هنگام که پا به جلو رانده میشود، کشکک با حرکتی مانند لق زدن بلافاصله آزاد میگردد. هنگام شروع ناگهانی حرکت از ایست کامل به یورتمه هم ممکن است گرفتگی کشکک اتفاق بیفتد. این عارضه اغلب برای یک پا ایجاد میشود. بدین صورت که رباطهای کنترل کننده کشکک به گونهای صدمه میبینند. این صدمه ممکن است در اصطبل صورت گیرد یعنی هنگامی که اسب به سمت دیوار لگد پرتاب میکند، و یا هنگام تمرین که لگد میاندازد ایجاد شود. تصور بر آن است که در برخی اسبها این مسئله ژنتیکی است زیرا رباطهایی که به کشکک متصلند در جای اصلی خود در استخوان در زیر کشکک قرار نگرفتهاند. در اسبها یا یونیهایی که وضعیت بدنی ضعیف دارند، رباطها خیلی شعیف منقبض میشوند و این خود عاملی برای گرفتگی کشکک است. در این عارضه مفصل کشکک هنگام لمس کردن متورم و گرم نیست. و تنها هنگامیکه اسب حرکت میکند متوجه یک حالت غیر عادی میشوید. گاهی ممکن است در استخوان کشکک تروبردهای جوان و اسبهای مشابه آنان کیستهای استخوانی ایجاد شود. که ممکن است ایجاد لنگش کنند. این مسئله بستگی به آن دارد که تا چه حد قبل از سفت و بالغ شدن استخوان، اسب را مورد آموزش قرار دادهاند. مفصل کشکک زانو همچنین میتواند به یک نوع آرتریت اختصاصی به نام استئوکندریت دسیکانس هم مبتلا گردد. که این یکی از عوامل لنگش ناگهانی است. در این عارضه کپسول مفصلی کشکک در اثر تجمع مایع، متورم میشود. در برخی از لنگشهای ایجاد شده توسط کشکک، تست اسپاوین مثبت است که تشخیص را دچار مشکل میکند.
عملکرد درمانی
اگر کشکک زانوی اسب در هنگام گشت و یا بیرون از اصطبل دچار گرفتگی شود، بلافاصله پیاده شوید و اسب را تا جایی که امکان دارد آرام کنید. و بسیار آرام با دست خود به روی کل ناحیه کشکک بکشید. با این کار میتوان گرفتگی آن را آزاد کرد و امکان حرکت دوباره به اسب دارد. اگر نتوانستید با این کار آن را آزاد کنید ترتیبی دهید که اسب را با تریلی حمل اسب به اصطبلش ببرند و دامپزشک را خبر کنید. اسب در این وضعیت احتیاج به استراحت و مصرف داروهای ضد التهاب دارد تا رباطها به حالت اولیه خود برگردند. در برخی موارد این وضعیت ممکن است دوباره تکرار شود. برای اینگونه اسبها تنها راه چاره جراحی است. در این جراحی رباطهایی که کشکک را دربرگرفتهاند و آن را قفل کردهاند را میبرند. بافت التیامی که در قسمتهای بریده شده ایجاد میشود، منجر به دراز شدن طول رباطها گشته و بدین وسیله از ایجاد مجدد گرفتگی جلوگیری بعمل میآید.
چرخش یا کشیده شدن تاندون
هنگامیکه به کشیده شدن تاندون اشاره میکنیم در واقع منظورمان تاندونهایی است که پشت استخوانهای علائم مشابهی نشان میدهند. اکثراً تاندونهای پاهای جلویی دستخوش چرخش میشوند زیرا فشار زیادی در چهار نعل و پرش بر آنها وارد میگردد. کشیده شدن در تمرین در اثر کشیدن آنی و بیش از حد تارهای تاندونی و پاره شدن این تارها پدید میآید. علامت مشخصه این عارضه گرم شدن، تورم و درد است. درد به فاصله کمی از برداشتن جراحت ایجاد میشود ولی گرمی و تورم، چند ساعت بعد به سرحد خود میرسد. با معاینه دقیق عمق تاندون توسط اسکنراولتراسوند، و رویت حرارت و تورم میتوان به شدت آسیب فیزیکی تاندون که در روزهای اولیه به نظر چندان مهم نمیرسد پی برد. البته، حتی در آسیبهای حاد هم که شدت حرارت و تورم بسیار زیاد است پس از 2-3 هفته، علائم فروکش میکند. ولی ضایعه در ناحیه مربوطه باقی میماند. هنگامی که اسب به نظر بهبود یافته و به قدم و سپس یورتمه باز میگردد و اعمال روزانه اش را از نو سر میگیرد، پای آسیب دیده دوباره به وضعیت تورم سابقش باز میگردد و ممکن است دفعتاً تاندون دچار تخریب جدی شده و به دو قطعه پاره شود. اگر چنین چیزی پیش آمد، علاوه بر علائم ناحیهای ممکن است مچ پا به سمت زمین فرو رود.
عملکرد درمانی
علیرغم شروع ناگهانی کشیده شدن تاندون و علائم قابل روئیت، به نظر میرسد که صاحبان اسبان رغبتی به درمان فوری اسبشان ندارند. نظارت دامپزشک باید خیلی سریع و قبل از گذشت دو هفته از کشیده شدن تاندون صورت گیرد. تجویز کورتیزون و دیورتیک میتواند از تورم بیشتر جلوگیری کند، همچنین قادر به جلوگیری از چسبندگیهای بین پوست، غلاف تاندون و تاندون تغییر شکل داده شده است. سرد کردن عضو، حیاتی ترین اقدام اولیه در جراحتهای تاندونی است. زیرا این عمل موجب کاهش جراین خون به ناحیه میشود، چون میدانید که همین جریان خون است که موجب واکنشهای التهابی میشود. کیسههای یخ باید هر دو ساعت یکبار عوض شود زیرا با چنان سرعتی این حرارت کیسهها را آب میکند که حیرت آور است. کیسه حاوی لوبیای فریز شده بیش از کیسه یخ در خارج از یخچال دوام میآورد. در همان حال که از کمپرس یخ استفاده میشود محکم بستن عضو از شدت تورم میکاهد. باید توجه داشت که خیلی محکم بستن عضو هم میتواند منجر به آسیب عضو شود. هیالورونات سدیم موجب کاهش التهاب میگردد و التیام بخشیدن تاندون را تسریع میکند. هنگام واکنش التهابی اولیه، درمان لیزری میتواند منجر به کاهش تورم شود. ولی تذکر این نکته مهم است که در این حالت تاندون هنوز به وضعیت اول خود برنگشته و به دلیل کاهش تورم تا مدتی پس از درمان، نباید اسب را به کار روزانه اش بازگدارند. در تمام موارد، استراحت اساسی ترین بخش درمان است. در طول چند هفته اول که تاندون حرارت دارد، استراحت مطلق توصیه میشود. طول مدت این زمان از حداقل 3 هفته برای تاندونهایی که فقط گرمند تا 9 الی 12 هفته برای تاندونهایی که بسیار تب دارو متورمند و اسب حتی هنگام قدم برداشتن هم لنگش دارد متغیر میباشد. با بررسی توسط اولتراسوند میتوان متوجه شد که آیا التیام کامل تاندون صورت گرفته است یا خیر و بدین ترتیب با روئیت آن میتوان حیوان را به اعمال روزانه اش بازگرداند.
ورم مفصل ساق پای اسب
ورم این مفصل در واقع یک آماس غلاف تاندون خم کننده عمقی است که درست در بالای زانوی پای عقبی قرار دارد. که با تورم، بدون درد و با سردی زیر تاندون آشیل و بالای مفصل زانو همراه است. این عارضه هیچگونه لنگشی به همراه ندارد. تصور میرود که این حالت میتواند پاسخی به ضربه تکراری باشد که ممکن است با سازگاری ضعیف وضعیت را بدتر کند. تورم به مرور زمان به واسطه تمرینات کاهش مییابد.
عملکرد درمانی
توجه خاصی برای این ورم خفیف نیاز نیست. بانداژ کردن عضو هنگام استراحت تورم را محدود میکند. کشیدن مایع و تزریق کورتیزون در غلاف مفصل میتواند بهبودی موقتی به همراه داشته باشد.
آماس چرکی پای اسب THRUSH
تراش، عفونتی در لایه شاخی سم است. این حالت اغلب بخش قورباغه لایه شاخی را گرفتار میکند، اما دیگر قسمتهای ناحیه شاخی هم میتواند گرفتار شود. در این عارضه، قسمت شاخی تغییر رنگ داده و سیاه میشود که با بوی متعفنی همراه است. قسمت درگیر در اثر عفونت نرم رنگ داده و سیاه میشود که با بوی متعفنی همراه است. قسمت درگیر در اثر عفونت نرم میشود و ظاهر مرطوب و لزج پیدا میکند. این عارضه به خصوص هنگامی که عفونت به عمق شیارهای اطراف قورباغهای نفوذ میکند موجب لنگش اسب میشود. تراوش در سمهایی که در اثر رطوبت آب یا ادرار اسب نرم شده اند، به راحتی ایجاد میگردند. به همین شکل عارضه در اسبهایی که در اصطبل کثیف یا زمین مرطوب سر میکنند یا اسبهایی که به مدت طولانی در خارج اصطبل روی لجن میایستند شیوع بیشتری دارد. به دلیل استعداد اینگنه محیطها در آلوده نمودن اسب ها، اغلب بیش از یک پا در یک زمان مبتلا میشود.
عملکرد درمانی
اولین اقدام پاکیزه کردن محیط اسب است که نقش مؤثری در خشک کردن و خشک باقی ماندن لایه شاخی سم دارد. تمام قسمتهای آلوده لایه شاخی باید بریده شود. محلول فرمالین رقیق پانسمانی خوب برای پوشاندن قسمت مربوطه است. این محلول موجب سخت شدن لایه شاخی و ریشه کن شدن عفونت میشود. اما مراقبتهای لازم برای جلوگیری از مرطوب شدن سم باید صورت گیرد.
آماس مچ پا wind galls
آماس مچ پا یک ورم پر از مایع است که در بالای مفصل مچ پا، پشت استخوان ساق ایجاد میشود. اغلب بیش از یک پا تحت تأثیر قرار میگیرد. این ورم هنگام لمس، گرم و دردناک نیست و موجب لنگش نمیشود. اما اسب را هنگام استراحت در اصطبل بیش از هنگام تمرین آزار میدهد. آماس مچ پا اساساً یک ناحیه متسع از کپسول مفصل مچ است، که در داخل این کپسول مایع مفصلی میباشد.
عملکرد درمانی
با آنکه ممکن است این عارضه در برخی اسبها شدت یابد، ولی هیچ نظارتی برای آن نیاز نیست. زیرا آسیبی بسیار جزیی و ناچیز است. با فشار بستن بانداژ، میتواند به کاهش مقدار ورم کمک کند. کشیدن مایع و تزریق کورتیزون موجب بهبود موقتی میشود.